من عاشق این شهرم ....
شهری که در آن به دنیا قدم گذاردم ...
اولین جای دنیا که چشم گشودم ...
و شهری که دوباره در آن ، میان بازوانت زاده شدم ...!
شهری که میدانهایش ، گوشه کنارش ، ملتهب بوسه های من و توست ...
صاعقه ای آتشین از طعم گس و ترش لبانت ...!
شهری که تمام خیابانهایش پر شده از جا پای قدم های ما ...
نه سایه به سایه ...
بلکه شانه به شانه ...!
نظرات شما عزیزان:
|